فیاض همدانی


عکس فوق مربوط است به یکی از ستارگان درخشان حکمت و فقاهت که نامش کمتر برده می شود و نسل های کنونی اطلاعی از حالات او ندارند، مجتهد پرهیزکار و عالم متعهد مرحوم حاج آقا محمد فیاض رضوان الله علیه، آن بزرگوار سمت استادی بر پدرم داشت و از محضر او فلسفه آموخته بود، پس چه بهتر شرححال استاد را از قلم شاگردش نقل کنیم:
مدرس و محقق و حکیم و فقیه جلیل مرحوم حاجآقا محمد فیاض، در سال ۱۲۶۱ هجری شمسی در همدان به دنیا آمد و تحصیلات خود را در همدان آغاز و در اصفهان ادامه داد و آنگاه برای تکمیل دانش به نجف اشرف مهاجرت کرد و حدود ده سال در آن حوزه علمیه از محضر بزرگانی مثل: آخوند خراسانی، سید محمد کاظم یزدی صاحب عروه، شیخ عبدالله مازندرانی، و محمد علی امامی خوانساری بهره ها برد و از برخی از این اعاظم اجازه اجتهاد گرفت.
او پس از نیل به درجات عالیه علمی به همدان بازگشت و در مدرسه ی کوچک (شاملو) {که اکنون جزء میدان اصلی شهر شده است} به تدریس فقه و حکمت اشتغال داشت، و در مسجد نظربیک و آنگاه مسجد کبابیان اقامه ی جماعت کرد و پس از اقامه ی فریضه به ارشاد خلق می پرداخت، منبر او بسیارجالب و مورد استفاده عموم بالاخص جوانان بود.
او با همان مقام علمی بلند سالها در دبیرستان نصرت برای جوانان تدریس داشت، و آنگاه به تهران مهاجرت کرد و در دانشکده معقول و منقول با مدرک دکتری به تدریس مشغول شد. نظر ایشان این بود که برای هدایت نسل جوان باید از دبیرستان و دانشگاه استفاده کرد.
استاد طبع شعری نیکو داشت و از سروده های او که از خودش شنیدم، این شعر در وصف حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه است:
گلشن فردوس سر کوی توست
نخله ی طوبی قد دلجوی توست
تابش خورشید و فروغ قمر
پرتوی از روشنی روی توست
خیل حوادث همه جا تاخته
مرکز آسایش ما کوی توست
دل شده دیوانه ی عشقت ولی
بسته ی در حلقه ی گیسوی توست
آب حیاتی که حکایت کنند
وصف لب لعل سخنگوی توست
گر تو نداری نظری سوی من
دیده ی فیاض همه سوی توست
متاسفانه مرحوم فیاض گوهری بود که کمتر از او گفته میشود. طبیبی روحانی که با آن همه مدارج علمی واجازات متعدد از بزرگان، دارای روحیهای فروتن و متواضع بود و هرگز در پی کسب شهرت و مقام نبود. دیوان غزلیات او بسیار پر سوز و گداز است.